به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد

الماس بلاگ

1 . واحد شماره هشت - اولین تجربه اولین رویا - Wattpad پاهام کاملا از هم باز شده بود اومد روبروم روی زانوهاش نشست نگاهی به بدنم و کسم کرد watt

کسم خيس شده بود

کسم خيس شده بود

 
1 . واحد شماره هشت - اولین تجربه اولین رویا - Wattpad
پاهام کاملا از هم باز شده بود اومد روبروم روی زانوهاش نشست نگاهی به بدنم و کسم کرد wattpad.com › ... کونم که با بالا رفتن پاهام کاملا معلوم بود کشید اونجا هم از آب کسم خیس بود و یهو ...

 
 2 . بعد از سالها، سکس | داستان سكسي
Jun 25, 2011 - ... انگشتشو برد سمت کسم که حسابی خیس شده بود انگشتو فرو کرد و شروع کرد به جلو عقب و دو باره آه و ناله ی من بود که سر داده شدکم کم انگشت دومش ajabjayi.wordpress.com › 2011/06/25

 
 3 . با نوک انگشتش میکشید رو شیار کسم,کامل خیس شد – سایت ...
Aug 26, 2019 - شرتم کامل خیس شده بود. چشای سبزش وقتی شلوارمو در میاوردم بهم خیره شده بود. شهوتو توش میدیدم. کنارش دراز کشیدم دستشو برد تو شرتم.

 
 4 . منو از کون میکنی؟ | داستان سکسی
Jul 10, 2010 - کسم خوشگل و تميز بود ولی هم يکم گشاده بود هم اينکه ديگه تکراری شده يه چيزی فقط parsv.wordpress.com › 2010/07/10 اول از آب کس لای پام مالوندم به دوره سوراخم که قشنگ خيس شه.

 
 5 . سکس با شوهرخواهرم | سكس ايرانيان
Aug 24, 2007 - خیلی شهوتی شده بودم.. از همون صبح کسم خیسه خیس بود.. پریدم تو حموم و خودمو شستم موهای کسمو زدم و خودم داشتم کیف میکردم چون کسم خیلی سفیده 6iran.wordpress.com › 2007/08/24

 
 6 . امام جمعه - Free Fetish Story on xHamster.com
حالا دیگه کمی کسم خیس شده بود و ترسم از این بود که نکنه حاج آقا فکرای ناجوری در موردم بکنه. وقتی نوبت به سینه هام رسید بعد از کمی فشار دادنشون منصرف شد و xhamster.desi › story-9686588

 
 7 . داستان سکس سارا و محمّد | داستان سکسی
Jul 14, 2010 - بعد از روبوسي بغلم كردوبهم گفت: كه دلم واست خيلي تنگ شده بود, iranaks.wordpress.com › 2010/07/14 دارم از وسط پاره ميشم و اروم اروم نوكه كيرشو كرد تو كسم, كسم اينقدر خيس بود كه ...

 
 8 . کسم پر اب شده بود | .
و این اولین اعتراف همسرم بود و بعد از اون اعترافش هنگام گاییدنش از كیر دكتر برام emasoom.ir › کسم-پر-اب-شده-بود من و دوباره انگشتشو برد سمت کسم که حسابی خیس شده بود انگشتو فرو کرد …

 
 
 
 
 
 
 

 

+ نوشته شده در  چهارشنبه 21 خرداد 1399ساعت 2:22  توسط سارا